دیروز گمانم این بود،که ذره ای هستم لرزان و سرگردان که بی هیچ نظمی در دایره ی هستی در نوسان است،و امروز به یقین دریافته ام که من دایره ای هستم و هستی و تمام متعلقاتش با ذراتی منظم در من می گردد.
عشق الهی هم اکنون در من و از طریق من به عالی ترین کار خود سرگرم است و برای من سلامتی کامل،ثروت فراوان و سعادت بی کران می آورد.
+ چرا تا اسم زابل میاد همه فکر میکنید دارید در مورد اخر دنیا صحبت میکنید؟؟؟